تهدیدات جنگ رسانه ای (بخش اول)
جنگ رسانهای، جنگ بدون خونریزی، جنگ آرام و جنگ نرم تلقی میشود؛ جنگی که بر صفحات روزنامهها و میکروفون رادیوها، صفحات تلویزیونها و عدسی دوربینها جریان دارد
گرداب- 1،1– نقش و جایگاه رسانه ها در زندگی امروز
در دنیای امروز، همراه با تغییر نگرش انسان نسبت به جایگاه خود در رویارویی با تاریخ و معرفت عمومی، حکومت نیز به بازاری رقابتی تبدیل شده است که شهروندانش همچون مشتریان صاحب انتخاب در مقام قضاوت قرار دارند. همزمان با پیدایش عنصر رقابت و انتخاب در مفهوم جدید حکومت، "آگاهی” و اطلاعات شفاف از آنچه باید در بوته داوری قرار گیرد به صورت عنصری همزاد با بازار رقابتی جدید پا به عرصه حیات گذاشت. بازی سیاست در دوران جدید بدون وجود ابزاری برای آگاهی و اطلاع رسانی، اساساً ممکن نیست. همچنین این اهمیت، نقش و جایگاه رسانه ها را در جهان معاصر، برجسته و حیاتی می سازد.
نبرد رسانه ای، جنگ رسانه ای
امروزه نقش اطلاعات در ساز و کارهای تصمیم گیری از اهمیت بسیاری برخوردار است و همین امر نقطه تلاقی "رسانه" و "قدرت" را شکل می دهد. ابزار رسانه به ویژه در طلیعه قرنی که اطلاعات به مثابه منبع اولیه و مهم قدرت مطرح می شود از حساسیت فراوانی برخوردار است. همزادی "رسانه" و "اطلاعات" و تلاقی این مفاهیم با "قدرت” و نقش مستقیم و غیر مستقیم رسانه در شکل دهی به هنجارهای اجتماعی، عمومی و ارزشهای فردی، معادله مهم و تازهای را در جهان معاصر رقم میزند که نتیجه آن به طور قطع در امنیت ملّی تمام واحدهای سیاسی تأثیر گذار است. بررسی های روانشناسی اجتماعی در زمینه نقش و قدرت رسانهها نشان میدهد که رسانههای گروهی، چنان قدرتی دارند که میتوانند نسلی تازه در تاریخ انسان پدید آورند که با نسلهای پیشین از نظر فرهنگ، ارزشها، هنجارها و آرمانها بسیار متفاوت باشد.
انسانها امروزه در معرض نهادهای رسانهای متولد میشوند؛ میاندیشند؛ دنیا را از این رهگذر میشناسند و رفتارهای خود را براساس الگوهای برگرفته رسانههای رایج عصر حاضر یعنی کتاب، مجله، فیلم، ماهواره، اینترنت و امثال آنها سامان میدهند. البته نقش امروز رسانه ها نقشی فراتر از اطلاع رسانی صرف است. رسانهها در عصر اطلاعات و ارتباطات، ابزارهای نوینی برای ایجاد بحران، کاهش یا افزایش بحران و گاه ابزاری برای جنگ آوری هستند. ابزارهایی که مکمل نیروی نظامی و به طور کلی تأثیر گذاری رسانه ها در قالب ایفای سه نقش قابل بررسی است:
الف) تسهیل کنندگی: به این معنی که رسانهها نه تنها فرایند تصمیم سازی را کوتاه میکنند، بلکه به مثابه نیروی تقویت کننده تصمیمات به ایفای نقش میپردازند.
ب) باز دارندگی: این نوع اثرگذاری به دو شکل انجام می پذیرد: نخست ایجاد فشارهای احساسی است که در این سناریو ممکن است پوشش وسیع و قوی تلویزیون به حکومت و اخلاق سیاسی وارد نکند. دوم، پوشش رسانه ها در زمان واقعی است که احتمال دارد تهدیدی برای امنیت ملّی کشور باشد.
ج) اجبار کنندگی: تحت تأثیر این نوع تأثیر گذاری، حکومت ها به دخالت و عملیات و اقدامات وادار میشوند. در این شیوه مسائل جهان پوشش داده و نمایی از حوادث سیاسی ارائه می شود.
۱٫۲ – ضرورت و اهمیت تحقیق
تحولات شگرف در فناوری های مربوط به وسایل ارتباط جمعی و رسانه ها و فرایند جمع آوری، تولید، فراوری و توزیع اطلاعات که از آن به انفجار اطلاعات انقلاب ارتباطی، انقلاب رسانه و عصر تأثیر رسانه ها بر شکل گیری افکار عمومی جهان تعبیر می شود از یک سو و تسلط معدودی از صاحبان قدرت و بازیگران عمده و اصلی صحنه سیاست و روابط بین الملل یعنی دولتها و گروه های برخوردار بر رسانه ها با همه توانمندی های آن از سوی دیگر موجب شده است که بسیاری از اصول، مفروضات و تعاریف و مفاهیم همچون حاکمیت و مرزهای سیاسی و حکومت دولتها و ملتها، هویت ملّی و فرهنگی، استقلال، امنیت ملّی و بینالمللی و… با تعاریف سنتی، مفهوم اولیه خود را از دست بدهد و تعریف مجدد این مفاهیم ضرورتی بیش از پیش بیابد. از آنجا که این تحولات عظیم از لحاظ کمی و کیفی در رسانههای جمعی، بیشترین تأثیر را بر مفهوم "امنیت" و "تهدید" گذاشته، نیاز به تعیین مرزهای جدید و شناخت تهدیدهای امنیت نوین، همچون تهدید رسانهای کاملا ضروری است که مفهومی نو و ماهیتی بسیار متفاوت با تهدیدهای سنتی دارد.
در حال حاضر می توان گفت که رسانه های جمعی به مهمترین منبع قدرت نرم کشورها تبدیل شده اند. نقش مسلّط رسانه ها در شکل دهی، جهت دادن، مدیریت افکار عمومی امروزه بر هیچ کس پوشیده نیست. از این رو رسانه های جمعی، منبع مهم قدرت در جهت منافع افراد، گروهها و کشورها به شمار می رود. وسایل ارتباط جمعی و رسانه ها، هم ابزار قدرت غیر مادی است و هم منبع قدرت (گالبرایت۵۸:۱۳۷۱).
۱٫۳ – بیان مسئله
جنگ رسانه ای یکی از برجسته ترین جنبه های جنگ نرم و جنگ های جدید بین المللی است. گرچه جنگ رسانه ای عمدتاً هنگام جنگ های نظامی کاربرد بیشتری پیدا میکند، امروزه در سایر مواقع، جنگ رسانه ای مورد استفاده قرار می گیرد و به عبارتی در وضعیت صلح نیز کشورها با بهرهگیری از رسانهها از حداکثر توان خود برای پیشبرد اهداف سیاسی خویش استفاده میکنند.
جنگ رسانهای ظاهراً میان رادیو و تلویزیونها، مفسران مطبوعاتی، خبرنگاران خبرگزاریها، شبکههای خبری و سایتهای اینترنتی جریان دارد، اما واقعیت این است که در پشت این جدال ژورنالیستی، چیزی به نام سیاست رسانهای کشور نهفته است که مستقیماً از طریق بودجههای رسمی مصوب پارلمانها یا بودجه های سرّی سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی و سرویسهای جاسوسی تغذیه میشود. (ضیایی پرور، ۱۲:۱۳۸۶)
سربازان جنگ رسانه ای، متخصصان تبلیغات، استراتژیست های تبلیغات بین المللی کارگزاران رسانه ها هستند.
جنگ رسانه ای مقوله ای است که همکاری هماهنگ و نزدیک بخشهای نظامی، سیاسی، اطلاعاتی، امنیتی، رسانه ای و تبلیغات کشور را می طلبد. طراحان جنگ رسانهای ممکن است پروفسورهای مراکز علمی، کارشناسان اطلاعاتی و امنیتی و گروههای علمی رسانه ای در دانشگاههای معتبر هر کشور باشند. جنگ رسانهای، جنگ بدون خونریزی، جنگ آرام و جنگ نرم تلقی میشود؛ جنگی که بر صفحات روزنامهها و میکروفون رادیوها، صفحات تلویزیونها و عدسی دوربینها جریان دارد. هدف جنگ رسانه ای، اگرچه در نهایت تغییر کارکرد و عملکرد دولت ها است به طرز ملموسی به جای هدف قرار دادن مستقیم دولتها، ملتها را هدف بمباران خود قرار میدهد.
اگرچه رشد فزاینده فناوری ارتباطی و رسانهای، دربردارنده فرصتهای فراوان برای جامعه بشری است، سلطه بیچون و چرای محدودی از کشورهای عمدتاً غربی و به ویژه امریکا و انحصار و کنترل رسانهای که به نوعی به جریان یکسویه و نابرابر اطلاعاتی و رسانهای از سوی نظام سلطه منجر شده، موجب بروز گونههای جدیدی از تهدیدها میشود که با عنوان تهدیدات نرم از آنها یاد می شود؛ ماهیت، سازمان، عناصر و گونههای جدیدی را در بر دارد که شناخت ماهیت، آثار، توان و روش عملکرد آن و نیز اهداف آنها عامل تهدید کننده را دوچندان میکند. این تحقیق با پرداختن به این مسائل تلاش میکند در حدّ توان، شناسایی تهدیدات رسانهای، توان تحلیل و فهم هرچه بهتر روش عملکرد تهدیدات رسانه ای و سرانجام توان مدیریت تهدیدات رسانه ای متناسب با مقدورات و امکانات موجود را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهد.
۱٫۴ – هدف اصلی تحقیق
شناخت ماهیت و کاربرد جنگ رسانهای در دنیای امروزو چگونگی به کارگیری مدیریت کارآمد در برخورد با جنگ رسانه ای دشمن در عرصه عملیاتی و کاربردی
اهداف فرعی
۱ – چیستی و ماهیت جنگ رسانه ای
۲ – تعیین شاخصهای سنجش تهدیدات رسانه ای
۳ – چگونگی مدیریت تهدیدات رسانه ای در سطح نظام جمهوری اسلامی
سؤال اصلی تحقیق
ماهیت جنگ رسانهای چیست؟ مدیریت کارامد برای برخورد با جنگ رسانه ای چگونه باید باشد؟
سؤالات فرعی تحقیق
۱ – جنگ رسانهای چیست؟
۲ – شاخصهای سنجش تهدیدات رسانه ای کدام است؟
۳ – مدیریت تهدیدات رسانهای در سطح نظام جمهوری اسلامی چگونه باید باشد؟
۲ – تعاریف و مفاهیم جنگ رسانه ای
جنگ رسانه ای چیست؟
الف) شکل تکامل یافته جنگ روانی: استفاده از رسانه های ارتباط جمعی برای تضعیف کشور هدف و بهره گیری از توان و ظرفیت رسانههای جمعی اعم از رادیو، تلویزیون، خبرگزاریها، اینترنت، مطبوعات، ماهواره و … است (ضیاییپرور، ۱۱:۱۳۸۳) که هدف آن پیشبرد اهداف و منافع ملّی است و یکی از جنبههای جنگ روانی یعنی تحمیل اراده و خواست خود بر مخاطبان است.
ب) منبع قدرت نرم کشورها: رسانه ها و نقش مسلط رسانه ها در شکل دهی، جهت دادن و مدیریت افکار عمومی امروزه بر هیچکس پوشیده نیست. از این رو رسانه های جمعی، منبع مهم قدرت در جهت منافع افراد، گروهها و کشورها به حساب میآیند. (گالبرایت، ۵۸:۱۳۷۱)
ج) حد فاصل محیط ذهن و عینی: رسانه به علت اینکه تاروپود نمادین زندگی ماست، همچون تجربههای واقعی که بر رؤیاهای ما تأثیر دارد بر آگاهیها و رفتار ما تأثیر میگذارد و مواد خامی را فراهم میسازد که ذهن ما با استفاده از آنها کار میکند. (کاستلز،۳۸۸:۱۳۸۰)
د) کاربرد در همة وضعیت ها (جنگ و صلح): جنگ رسانه ای، تنها جنگی است که حتی در دوره صلح نیز بین کشورها به صورت غیر رسمی ادامه دارد و هر کشوری از حداکثر توان خود برای پیشبرد اهداف سیاسی خویش با استفاده از رسانه ها ، بهرهگیری میکند.
ه) بهترین شیوه در جاسوسی: یکی از شیوههای نوین در جاسوسی، استفاده از رسانههاست. سازمانهای اطلاعاتی متناسب با نیازها و اهداف خود با به کارگیری هرکدام از بخشهای مختلف رسانهها میتوانند کار کردهای اطلاعاتی مورد نظر خود را طراحی ،هدایت و پیگیری کنند؛ برای مثال سازمان اطلاعاتی به صورت رسمی یا غیر رسمی با جلب همکاری مدیران ارشد رسانهها مانند صاحب امتیاز یا مدیر مسئول و سردبیر در سطح کلان، منافع و راهبردهای رسانهای خود را دنبال میکنند. گاهی نیز سازمان اطلاعاتی برای کسب کارکردهای اطلاعاتی رسانهها به تأسیس یا حمایت و تأمین مالی یک رسانه مانند ایستگاه رادیویی و تلویزیونی، سایت اینترنت نشریه و نظایر آن اقدام میکند.
بدین ترتیب کارگزاران این رسانه ها، نمایندگان و عوامل سرویساطلاعاتی خواهند بود که تحت پوشش قوی اعضای رسانه های غیر دولتی از تسهیلات فراوان این گونه رسانهها در راستای فعالیتهای اطلاعاتی برخوردار میگردند. در برخی موارد نیز سازمان اطلاعاتی با تهیه بخشی از برنامههای رسانهای مانند برنامههای تلویزیونی یا رادیویی یا چند ستون در مطبوعات، اهداف خود را دنبال میکند.
هادی جمشیدیان
ادامه دارد...
منبع: psyop.ir
در دنیای امروز، همراه با تغییر نگرش انسان نسبت به جایگاه خود در رویارویی با تاریخ و معرفت عمومی، حکومت نیز به بازاری رقابتی تبدیل شده است که شهروندانش همچون مشتریان صاحب انتخاب در مقام قضاوت قرار دارند. همزمان با پیدایش عنصر رقابت و انتخاب در مفهوم جدید حکومت، "آگاهی” و اطلاعات شفاف از آنچه باید در بوته داوری قرار گیرد به صورت عنصری همزاد با بازار رقابتی جدید پا به عرصه حیات گذاشت. بازی سیاست در دوران جدید بدون وجود ابزاری برای آگاهی و اطلاع رسانی، اساساً ممکن نیست. همچنین این اهمیت، نقش و جایگاه رسانه ها را در جهان معاصر، برجسته و حیاتی می سازد.
نبرد رسانه ای، جنگ رسانه ای
امروزه نقش اطلاعات در ساز و کارهای تصمیم گیری از اهمیت بسیاری برخوردار است و همین امر نقطه تلاقی "رسانه" و "قدرت" را شکل می دهد. ابزار رسانه به ویژه در طلیعه قرنی که اطلاعات به مثابه منبع اولیه و مهم قدرت مطرح می شود از حساسیت فراوانی برخوردار است. همزادی "رسانه" و "اطلاعات" و تلاقی این مفاهیم با "قدرت” و نقش مستقیم و غیر مستقیم رسانه در شکل دهی به هنجارهای اجتماعی، عمومی و ارزشهای فردی، معادله مهم و تازهای را در جهان معاصر رقم میزند که نتیجه آن به طور قطع در امنیت ملّی تمام واحدهای سیاسی تأثیر گذار است. بررسی های روانشناسی اجتماعی در زمینه نقش و قدرت رسانهها نشان میدهد که رسانههای گروهی، چنان قدرتی دارند که میتوانند نسلی تازه در تاریخ انسان پدید آورند که با نسلهای پیشین از نظر فرهنگ، ارزشها، هنجارها و آرمانها بسیار متفاوت باشد.
انسانها امروزه در معرض نهادهای رسانهای متولد میشوند؛ میاندیشند؛ دنیا را از این رهگذر میشناسند و رفتارهای خود را براساس الگوهای برگرفته رسانههای رایج عصر حاضر یعنی کتاب، مجله، فیلم، ماهواره، اینترنت و امثال آنها سامان میدهند. البته نقش امروز رسانه ها نقشی فراتر از اطلاع رسانی صرف است. رسانهها در عصر اطلاعات و ارتباطات، ابزارهای نوینی برای ایجاد بحران، کاهش یا افزایش بحران و گاه ابزاری برای جنگ آوری هستند. ابزارهایی که مکمل نیروی نظامی و به طور کلی تأثیر گذاری رسانه ها در قالب ایفای سه نقش قابل بررسی است:
الف) تسهیل کنندگی: به این معنی که رسانهها نه تنها فرایند تصمیم سازی را کوتاه میکنند، بلکه به مثابه نیروی تقویت کننده تصمیمات به ایفای نقش میپردازند.
ب) باز دارندگی: این نوع اثرگذاری به دو شکل انجام می پذیرد: نخست ایجاد فشارهای احساسی است که در این سناریو ممکن است پوشش وسیع و قوی تلویزیون به حکومت و اخلاق سیاسی وارد نکند. دوم، پوشش رسانه ها در زمان واقعی است که احتمال دارد تهدیدی برای امنیت ملّی کشور باشد.
ج) اجبار کنندگی: تحت تأثیر این نوع تأثیر گذاری، حکومت ها به دخالت و عملیات و اقدامات وادار میشوند. در این شیوه مسائل جهان پوشش داده و نمایی از حوادث سیاسی ارائه می شود.
۱٫۲ – ضرورت و اهمیت تحقیق
تحولات شگرف در فناوری های مربوط به وسایل ارتباط جمعی و رسانه ها و فرایند جمع آوری، تولید، فراوری و توزیع اطلاعات که از آن به انفجار اطلاعات انقلاب ارتباطی، انقلاب رسانه و عصر تأثیر رسانه ها بر شکل گیری افکار عمومی جهان تعبیر می شود از یک سو و تسلط معدودی از صاحبان قدرت و بازیگران عمده و اصلی صحنه سیاست و روابط بین الملل یعنی دولتها و گروه های برخوردار بر رسانه ها با همه توانمندی های آن از سوی دیگر موجب شده است که بسیاری از اصول، مفروضات و تعاریف و مفاهیم همچون حاکمیت و مرزهای سیاسی و حکومت دولتها و ملتها، هویت ملّی و فرهنگی، استقلال، امنیت ملّی و بینالمللی و… با تعاریف سنتی، مفهوم اولیه خود را از دست بدهد و تعریف مجدد این مفاهیم ضرورتی بیش از پیش بیابد. از آنجا که این تحولات عظیم از لحاظ کمی و کیفی در رسانههای جمعی، بیشترین تأثیر را بر مفهوم "امنیت" و "تهدید" گذاشته، نیاز به تعیین مرزهای جدید و شناخت تهدیدهای امنیت نوین، همچون تهدید رسانهای کاملا ضروری است که مفهومی نو و ماهیتی بسیار متفاوت با تهدیدهای سنتی دارد.
در حال حاضر می توان گفت که رسانه های جمعی به مهمترین منبع قدرت نرم کشورها تبدیل شده اند. نقش مسلّط رسانه ها در شکل دهی، جهت دادن، مدیریت افکار عمومی امروزه بر هیچ کس پوشیده نیست. از این رو رسانه های جمعی، منبع مهم قدرت در جهت منافع افراد، گروهها و کشورها به شمار می رود. وسایل ارتباط جمعی و رسانه ها، هم ابزار قدرت غیر مادی است و هم منبع قدرت (گالبرایت۵۸:۱۳۷۱).
۱٫۳ – بیان مسئله
جنگ رسانه ای یکی از برجسته ترین جنبه های جنگ نرم و جنگ های جدید بین المللی است. گرچه جنگ رسانه ای عمدتاً هنگام جنگ های نظامی کاربرد بیشتری پیدا میکند، امروزه در سایر مواقع، جنگ رسانه ای مورد استفاده قرار می گیرد و به عبارتی در وضعیت صلح نیز کشورها با بهرهگیری از رسانهها از حداکثر توان خود برای پیشبرد اهداف سیاسی خویش استفاده میکنند.
جنگ رسانهای ظاهراً میان رادیو و تلویزیونها، مفسران مطبوعاتی، خبرنگاران خبرگزاریها، شبکههای خبری و سایتهای اینترنتی جریان دارد، اما واقعیت این است که در پشت این جدال ژورنالیستی، چیزی به نام سیاست رسانهای کشور نهفته است که مستقیماً از طریق بودجههای رسمی مصوب پارلمانها یا بودجه های سرّی سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی و سرویسهای جاسوسی تغذیه میشود. (ضیایی پرور، ۱۲:۱۳۸۶)
سربازان جنگ رسانه ای، متخصصان تبلیغات، استراتژیست های تبلیغات بین المللی کارگزاران رسانه ها هستند.
جنگ رسانه ای مقوله ای است که همکاری هماهنگ و نزدیک بخشهای نظامی، سیاسی، اطلاعاتی، امنیتی، رسانه ای و تبلیغات کشور را می طلبد. طراحان جنگ رسانهای ممکن است پروفسورهای مراکز علمی، کارشناسان اطلاعاتی و امنیتی و گروههای علمی رسانه ای در دانشگاههای معتبر هر کشور باشند. جنگ رسانهای، جنگ بدون خونریزی، جنگ آرام و جنگ نرم تلقی میشود؛ جنگی که بر صفحات روزنامهها و میکروفون رادیوها، صفحات تلویزیونها و عدسی دوربینها جریان دارد. هدف جنگ رسانه ای، اگرچه در نهایت تغییر کارکرد و عملکرد دولت ها است به طرز ملموسی به جای هدف قرار دادن مستقیم دولتها، ملتها را هدف بمباران خود قرار میدهد.
اگرچه رشد فزاینده فناوری ارتباطی و رسانهای، دربردارنده فرصتهای فراوان برای جامعه بشری است، سلطه بیچون و چرای محدودی از کشورهای عمدتاً غربی و به ویژه امریکا و انحصار و کنترل رسانهای که به نوعی به جریان یکسویه و نابرابر اطلاعاتی و رسانهای از سوی نظام سلطه منجر شده، موجب بروز گونههای جدیدی از تهدیدها میشود که با عنوان تهدیدات نرم از آنها یاد می شود؛ ماهیت، سازمان، عناصر و گونههای جدیدی را در بر دارد که شناخت ماهیت، آثار، توان و روش عملکرد آن و نیز اهداف آنها عامل تهدید کننده را دوچندان میکند. این تحقیق با پرداختن به این مسائل تلاش میکند در حدّ توان، شناسایی تهدیدات رسانهای، توان تحلیل و فهم هرچه بهتر روش عملکرد تهدیدات رسانه ای و سرانجام توان مدیریت تهدیدات رسانه ای متناسب با مقدورات و امکانات موجود را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهد.
۱٫۴ – هدف اصلی تحقیق
شناخت ماهیت و کاربرد جنگ رسانهای در دنیای امروزو چگونگی به کارگیری مدیریت کارآمد در برخورد با جنگ رسانه ای دشمن در عرصه عملیاتی و کاربردی
اهداف فرعی
۱ – چیستی و ماهیت جنگ رسانه ای
۲ – تعیین شاخصهای سنجش تهدیدات رسانه ای
۳ – چگونگی مدیریت تهدیدات رسانه ای در سطح نظام جمهوری اسلامی
سؤال اصلی تحقیق
ماهیت جنگ رسانهای چیست؟ مدیریت کارامد برای برخورد با جنگ رسانه ای چگونه باید باشد؟
سؤالات فرعی تحقیق
۱ – جنگ رسانهای چیست؟
۲ – شاخصهای سنجش تهدیدات رسانه ای کدام است؟
۳ – مدیریت تهدیدات رسانهای در سطح نظام جمهوری اسلامی چگونه باید باشد؟
۲ – تعاریف و مفاهیم جنگ رسانه ای
جنگ رسانه ای چیست؟
الف) شکل تکامل یافته جنگ روانی: استفاده از رسانه های ارتباط جمعی برای تضعیف کشور هدف و بهره گیری از توان و ظرفیت رسانههای جمعی اعم از رادیو، تلویزیون، خبرگزاریها، اینترنت، مطبوعات، ماهواره و … است (ضیاییپرور، ۱۱:۱۳۸۳) که هدف آن پیشبرد اهداف و منافع ملّی است و یکی از جنبههای جنگ روانی یعنی تحمیل اراده و خواست خود بر مخاطبان است.
ب) منبع قدرت نرم کشورها: رسانه ها و نقش مسلط رسانه ها در شکل دهی، جهت دادن و مدیریت افکار عمومی امروزه بر هیچکس پوشیده نیست. از این رو رسانه های جمعی، منبع مهم قدرت در جهت منافع افراد، گروهها و کشورها به حساب میآیند. (گالبرایت، ۵۸:۱۳۷۱)
ج) حد فاصل محیط ذهن و عینی: رسانه به علت اینکه تاروپود نمادین زندگی ماست، همچون تجربههای واقعی که بر رؤیاهای ما تأثیر دارد بر آگاهیها و رفتار ما تأثیر میگذارد و مواد خامی را فراهم میسازد که ذهن ما با استفاده از آنها کار میکند. (کاستلز،۳۸۸:۱۳۸۰)
د) کاربرد در همة وضعیت ها (جنگ و صلح): جنگ رسانه ای، تنها جنگی است که حتی در دوره صلح نیز بین کشورها به صورت غیر رسمی ادامه دارد و هر کشوری از حداکثر توان خود برای پیشبرد اهداف سیاسی خویش با استفاده از رسانه ها ، بهرهگیری میکند.
ه) بهترین شیوه در جاسوسی: یکی از شیوههای نوین در جاسوسی، استفاده از رسانههاست. سازمانهای اطلاعاتی متناسب با نیازها و اهداف خود با به کارگیری هرکدام از بخشهای مختلف رسانهها میتوانند کار کردهای اطلاعاتی مورد نظر خود را طراحی ،هدایت و پیگیری کنند؛ برای مثال سازمان اطلاعاتی به صورت رسمی یا غیر رسمی با جلب همکاری مدیران ارشد رسانهها مانند صاحب امتیاز یا مدیر مسئول و سردبیر در سطح کلان، منافع و راهبردهای رسانهای خود را دنبال میکنند. گاهی نیز سازمان اطلاعاتی برای کسب کارکردهای اطلاعاتی رسانهها به تأسیس یا حمایت و تأمین مالی یک رسانه مانند ایستگاه رادیویی و تلویزیونی، سایت اینترنت نشریه و نظایر آن اقدام میکند.
بدین ترتیب کارگزاران این رسانه ها، نمایندگان و عوامل سرویساطلاعاتی خواهند بود که تحت پوشش قوی اعضای رسانه های غیر دولتی از تسهیلات فراوان این گونه رسانهها در راستای فعالیتهای اطلاعاتی برخوردار میگردند. در برخی موارد نیز سازمان اطلاعاتی با تهیه بخشی از برنامههای رسانهای مانند برنامههای تلویزیونی یا رادیویی یا چند ستون در مطبوعات، اهداف خود را دنبال میکند.
هادی جمشیدیان
ادامه دارد...
منبع: psyop.ir
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها : تهدیدات جنگ رسانه ای (بخش اول), جنگ رسانهای, جنگ بدون خونریزی, جنگ آرام و جنگ نرم تلقی میشود؛ جنگی که بر صفحات روزنامهها و میکروفون رادیوها, صفحات تلویزیونها و عدسی دوربینها جریان دارد, ,